Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ورزش 3»
2024-04-29@12:15:09 GMT

اسدبیگی: گل نمی‌زدم نمی‌دانستید من هم هستم

تاریخ انتشار: ۱۹ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۹۹۷۲۹

اسدبیگی: گل نمی‌زدم نمی‌دانستید من هم هستم

به گزارش "ورزش سه"، این بازیکن جوان اگرچه با شوت تماشایی اش در بازی گل گهر به خاطر می آید اما پیش از آن به واسطه جوانی، رفتار حرفه ای و بازی های موثر است در طول نیم فصل در حافظه پرسپولیسی ها جای گرفته است.
خبرنگار ما در گفتگوی مفصل با اسدبیگی درباره نکاتی با صحبت کرده کمتر شنیده بودید. از جمله اینکه این اولین حضور او در پرسپولیس نبوده در زمان سرمربیگری برانکو در اردوی پرسپولیس حضور داشته و مدتی با ستارگان آن روزها تمرین کرده اما هرگز فرصتی برای بازی به وی نرسیده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


این مصاحبه را بخوانید. جایی که اسد بیگی از گذشته و حال و آینده حرف می‌زند:

*پرسپولیس! اصلا معطل نکردم
بحث حضورم در پرسپولیس یهویی شد! سر تمرین ذوب آهن بودم و اصلا نمی‌دانستم. از طرفی خیلی ناراحت بودم که ذوب آهن حق و حقوقم را نداده است. قرار بود باشگاه ذوب آهن تا 20 تیرماه حق و حقوقم را پرداخت کند. تصمیم گرفته بودم جدا شوم و در همین حین پیشنهاد پرسپولیس به من رسید و اصلا فکر و تامل نکردم. زمان پرسپولیسی شدنم یک دفعه‌ای شد و حدود کمتر از دو روز طول کشید.

*از بچگی پرسپولیسی بوده‌ام
یک هفته قبل از این اتفاق مدیربرنامه‌ام گفت که پرسپولیس روی تو نظر دارد. قرار بود اگر پیشنهاد رسمی بیاید کار را دنبال کنم و منتظر این اتفاق بودم. از بچگی عاشق پرسپولیس بودم و واقعا وقتی این خبر را شنیدم نمی‌دانستم باید چه کنم و برایم جالب بود.واقعا از بچگی عاشق پرسپولیس بودم. شعار نمی‌دهم و در تیم پایه‌های این تیم هم خوشبختانه بازی کرده بودم. خانوادگی پرسپولیسی بودم و مربی من در تیم پایه‌ها هم خدا رحمت کند آقا مجید پروین بود و خیلی به من در آن دوره کمک کرد.

*قبلا اینجا تمرین کردم 
الان خدا را شکر تعامل بین تیم پایه و بزرگسالان خوب شده اما آن دوره اینقدر نبود. من خودم در تیم جوانان پرسپولیس بودم و حتی از خوش شانسی شاید یک دوره در زمان آقای برانکو در تیم بزرگسالان حاضر شدم و در کنار آنها تمرین کردم. ولی سخت است از تیم پایه به بزرگسالان بیایی و کارت بازی‌ات صادر شود. اگر این پروسه راحت‌تر باشد قطعا برای باشگاه هم سودمند خواهد بود. در آن زمان بدشانس بودم که نتوانستم در تیم بزرگسالان حضور داشته باشم. الان در تیم ما این اوضاع بهتر است و می‌بینید که دو بازیکن پایه در تیم بزرگسال حاضر است.

*پرسپولیس خیلی مهره داشت
متاسفانه در آن دوره پرسپولیس خیلی ستاره داشت. حتی بازی کردن همان بازیکنان هم سخت بود و ترافیک زیادی در خط میانی بود. همین مساله باعث شد تا توجه زیادی به تیم پایه‌ها نشود. احمد نور، دایی کمال (کمال کامیابی نیا) و بشار رسن و عالیشاه و ... همه بودند تیم پرمهره‌ای بودند. گفتم بروم جایی که آینده‌ام را بسازم و بیشتر به پایه‌ها توجه شود اما در پیکان و در بازی دوستانه بدشانسی آوردم و پایم شکست.

*پایم شکست مسیر زندگی‌ام عوض شد
تصمیم گرفتم به پیکان بروم. آنجا ماجرایی دیگر برای من شکل گرفت و مصدوم شدم و پایم شکست. در تیم جوانان پرسپولیس بودم و برای رده امید با توجه به اینکه آقای مجید جلالی حضور داشتند و توجه ویژه‌ای این باشگاه به رده پایه داشت، به پیکان رفتم. حتی برایم کارت حضور در تیم بزرگسالان هم صادر شد اما مصدوم شد و پایم شکست. دو سال و نیم با توجه به شکستگی درشت نی و نازک نی پایم از فوتبال دور شدم. در شرایطی که می‌توانستم در 18 سالگی در لیگ برتر حاضر شوم. گذشت و رفتم لیگ یک در تیم سرخپوشان پاکدشت. بعد آقای عنایتی تیم را خریدند و اسمش شد هوادار و من هم یک و نیم فصل آنجا بازی کردم. بعد از ذوب آهن پیشنهاد داشتم و رفتم اصفهان.

*هیچ وقت نگران ادعای ذوب آهن نبودم
من واقعا هیچ قراردادی با باشگاه ذوب آهن نداشتم و می‌خواستند جو درست کنند. وقتی بازیکن جذب می‌کنید و حق و حقوقش را نمی‌دهید حق قانونی‌اش که جدا شود. وقتی پای میز مذاکره نشستیم قرار شد که تا 20 تیرماه تمام حق و حقوقم و مطالباتم را بدهند اما دنبال این کار را نگرفتند. وقتی بخواهم به جایی بروم با آگاهی کامل رفتم. به فدراسیون مراجعه کردم و متوجه شدم که تا 30 ماه بعد که مهلت نقل و انتقالات بود آنها نرفتند قراردادم را ثبت کنند! من می‌خواستم در ذوب آهن بمانم اما وقتی حق و حقوقم را ندادند باید چه می‌کردم؟ بعد از آن هم پیشنهاد پرسپولیس آمد و الان هم ماجرا تمام شد. وقتی آمدم بخش حقوقی باشگاه پرسپولیس همه چیز را بررسی کرد و جای هیچ نگرانی نبود و آمدم امضا کردم.

*حالا قدر این پیراهن را می‎دانم
پرسپولیس همیشه طی این مدت تیم مدعی اصلی قهرمانی بوده و باشخصیت کار را دنبال کرده است. وقتی عاشق این تیم باشی دوست داری و منتظر پیشنهاد از این تیم می‌مانی و خدا را شکر که دوباره توانستم به تیم برگردم. خودم را همیشه عضوی از این تیم می‌دانستم و برای پوشیدن دوباره پیراهن آن روزشماری می‌کردم. می‌دانستم باید اینقدر خوب کار کنم که دوباره بتوانم به این تیم برگردم و خدا را شکر که این اتفاق هم دوباره افتاد و قدر این پیراهن و تیم را بیشتر می‌دانم.

*می‌توانستم در ذوب آهن باشم وهمیشه فیکس بازی کنم
طبیعتا بازیکنان قوی در پست من حضور دارند. تیم ملی بودند و هستند و همیشه تاپ بودند. در زندگی‌ام همیشه دنبال ریسک بودم و هستم. می‌توانستم در ذوب آهن باشم و در تمامی بازی‌ها بدون نگرانی حضور داشته باشم اما عاشق رقابت و ریسک هستم. خدا را شکر تا اینجا از عملکرد خودم راضی هستم و سعی می‌کنم خیلی بهتر از این هم باشم. جو پرسپولیس عالی است. هر کس که می‌آید خیلی زود با بچه‌ها هماهنگ می شود و تصور می‌کنی چند سال است که با آنها رفیق هستی.

*باید گل بزنم والا …
متاسفانه پست ما به شکلی است که بازی‌ات به چشم نمی‌آید اما هافبک دفاعی و پلی میکر قلب تیم است. تا گل نزنی اما به چشم نمی‌آیی و خوشبختانه توانستم گل بزنم تا بیشتر دیده شوم. خدا را شکر گل زدم تا متوجه شوند یکی هم هست که زحمت می‌کشد و گل هم می‌زند! با این حال خدایی پست هافبک دفاعی خیلی سخت است.

*باید شوتزن باشم
کسی که هافبک دفاعی بازی می کند باید شوتزن هم باشد. پستی است که بازی اش زیاد به چشم نمی‌آید و باید با شوت و اضافه شدن به خط حمله دیده شوی. در تمرینات هم زیاد کار شوت را دنبال می‌کنیم و من هم معمولا پشت هجده قدم در ضربات ایستگاهی منتظر چنین فرصت‌هایی هستم. منتظر بودم تا یک فرصت نصیبم شود و خدایی هم در بازی با گل گهر توپ خوب به پایم نشست و گلم حسابی چسبید.

*شانسی نبود این کاره‌ام 
فرشاد فرجی گفت که هر صد سال یک بار چنین گلی می‌زند اما من خدایی در ذوب آهن هم اینچنین گلی را زده بودم. به نفت مسجدسلیمان زده بودم. بعضی ها می گویند شانسی بوده، مگر لپ لپ است که شانسی باشد؟ همین یک گل نبوده که قبلا هم زده بودم و انشاالله یکی دو تا دیگر هم می زنم که مشخص شود شانسی نبود.

*رو پای آقا کریم نمی‌آید
بعد از گلی که زدم آقا کریم داد می زد و تشویق می کرد و می گفت باریک الله سینا اما بعد از آن دیگر چیزی نگفت. روی پای شوتزنی آقا کریم که دیگر نمی آید. خدا را شکر که توانستم در پرسپولیس که یکی از باشگاه های بزرگ آسیاست گل بزنم باید خدا را شکر کنم و انشاالله موفقیت های بعدی.

*چرا بعد دربی نرفتی؟
رفتن لوکادیا؟ لامصب می‌ذاشتی بعد از دربی می‌رفتی خب! تو که تا اینجا کنار ما بودی و می‌گذاشتی دربی هم بازی می‌کردی و بعد می‌رفتی. در پرسپولیس خوب بود و برای آقای گلی می‌جنگید و خیلی باکیفیت بود. اما کاش در این شرایط قبل از دربی تیم را ترک نمی کرد. بازی را انجام می‌داد. بنده خدا آقا یحیی روی او حساب کرده بود و یهویی دستش را در پوست گردو گذاشت. اما شاید باید به او هم حق داد و زندگی شخصی خودش است. من با لوکادیا رابطه خوبی داشتم اما بعد از این ماجرا با او ارتباط نداشتم. ما رفتم سر تمرین و دیدم لوکادیا نیامده و بچه‌ها گفتند در فرودگاه است و می‌خواهد برود. فکر کنم پیشنهاد هم دارم و وسوسه شده بود.

*دربی را هم باید می‌بردیم
قبل از دربی آنفولانزا داشتم و در بازی با سپاهان در جدال تدارکاتی هم نتوانستم کار کنم. موقعیت خوبی برای برد در دربی داشتیم و اگر توپ مهدی ترابی گل می‌شد شاید گل های بعدی را هم می زدیم. اما نتیجه بدی نبود و الان هم صدرنشین هستیم و می‌رویم برای بازی‌های بعدی و انشاالله اتفاقات خوبی همراه با قهرمانی تیم را دنبال کنیم.

*باید قهرمان بشویم
همانطور که گفتم پرسپولیس تیمی باشخصیت و عالی است. نیم فصل خوبی را تمام کردیم و سعی می کنیم این روند را حفظ کنیم. تیم ما در جاهایی نیاز به تقویت دارد خصوصا در پست فوروارد و امیدوارم به سمت قهرمانی پیش برویم.

گفتگو: حمید ابراهیمی

منبع: ورزش 3

کلیدواژه: پرسپولیس بودم خدا را شکر ذوب آهن حق و حقوقم پایم شکست تیم پایه پایه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.varzesh3.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ورزش 3» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۹۹۷۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مارتین آنسلمی در مسیر موفقیت؛ بیلسای بعدی آرژانتین کیست؟

خیلی‌ها می‌گفتند و الان هم می‌گویند که چون هرگز بازیکن نبودم نمی‌توانم مربی خوبی باشم. برای من مربی بودن به این معناست: داشتن یک ایده، یک مدل بازی. یک روش آموزشی که همه‌‌چیز را دربرگیرد. به کاری که انجام می‌دهید ایمان داشته باشید و سپس آن را به تیم‌تان ارائه دهید...

طرفداری | در دنیای فوتبال امروز، همه‌ی نگاه‌ها به سرمربیان جوان و خوش‌فکری دوخته شده است که معمولاً از پپ گواردیولا یا مارسلو بیلسا تأثیر گرفته‌اند. در میان این مربیان، افرادی هستند که کمتر به آنها پرداخته می‌شود چرا که یا ملیت اروپایی ندارند یا در اروپا مربیگری نمی‌کنند. یکی از این افراد، «مارتین آنسلمی» آرژانتینی، سرمربی ۳۸ ساله باشگاه کروز آزول مکزیک است.‌ او در روزاریو، سانتافه به دنیا آمد و دارای مدرک روزنامه‌نگاری است اما جز مقطعی  کوتاه در تیم فرو، هرگز بازیکن حرفه‌ای نبوده است.

آنسلمی اکنون در میانه یکی از هیجان انگیزترین داستان‌های رنسانس حال حاضر فوتبال است. کروز آزول، در نیم‌فصل اول لیگ مکزیک شرایط سختی داشت و در بین ۱۸ تیم، در رده شانزدهم قرار گرفته بود. پس از آن که آنها فصل را با سه شکست آغاز کردند، باشگاه ابتدا ریکاردو فرتی، سرمربی تیم را برکنار و خواکین مورنو دستیارش، را جایگزین او کرد. مورنو در روزهای فوتبالش، ۱۲۰ بار برای کروز بازی کرده بود. با این حال، این تیم با مورنو تنها به پنج برد از ۱۴ بازی رسید که منجر به تغییر دیگری شد.

کروز آزول، مارتین آنسلمی را انتخاب کرد که به تازگی و بعد از یک سال و نیم هدایت ایندیپندینته دل‌وایه اکوادوز، از هدایت این تیم استعفا داده بود. باشگاه مکزیکی تحت هدایت تاکتیک‌دان آرژانتینی شروعی داشت که کمتر کسی می‌توانست پیش‌بینی کند. لاماکوینا با کسب ۵ پیروزی و یک تساوی در هفت بازی، در صدر لیگ کلاسورا قرار گرفت. بهبود فرم آنها را می‌توان به دفاع مستحکمی که فقط سه گل خورده و خط حمله‌ای که ۱۰ گل به ثمر رسانده بود، نسبت داد.

قهرمانی در سن پایین آنسلمی تنها ۳۸ سال دارد اما مربی باتجربه‌ای محسوب می‌شود. دوران مربیگری او در سال ۲۰۱۵ با تیم‌های جوانان اتلتیکو اکسکرسیونیستاس و کامیسیون اکتیویدادس در آرژانتین آغاز شد. او سپس در تابستان ۲۰۱۶ دستیار گابریل میلیتو در اتلتیکو ایندیپندینته شد اما تنها تا پایان همان سال در این سمت حضور داشت. این مربی در ژوئیه ۲۰۱۷ در باشگاه اتلتیکو آتلانتا، تیم دسته دومی در لیگ اروگوئه دستیار سرمربی شد و نزدیک به یک سال در آنجا ماند تا اولین تجربه سرمربیگری خود را در یونیورسیداد کاتولیکا بی‌آغاز کند.

یک سال بعد، او به عنوان دستیار میگل آنخل رامیرز، به ایندیپندینته دل‌وایه اکوادور پیوست. هردوی آنها در دسامبر ۲۰۲۰ باشگاه را ترک کردند و سه ماه بعد بار دیگر در اینترناسیونال به هم ملحق شدند و این همکاری تا تابستان همان سال ادامه داشت. آنسلمی در ژانویه ۲۰۲۲ سرمربی تیم دسته اولی یونیون لا کالرا شیلی شد اما تنها چهار ماه دوام آورد چرا که این تیم فقط سه بازی از ۱۵ بازی با این مربی را بردند و ۴ شکست و ۸ تساوی ثبت کردند.

در ماه مه همان سال، او به ایندیپندینته دل‌وایه بازگشت، این بار به عنوان سرمربی تیم اصلی. این بار، آنسلمی از شانس خود نهایت استفاده را برد زیرا این تیم در شش بازی اول خود، پنج برد و یک تساوی کسب کرد. این مربی در اکتبر ۲۰۲۲، اولین جام دوران حرفه‌ای خود را با شکست ۲-۰ سائوپائولو در فینال کوپا سودامریکانا (رقابتی هم‌سطح با لیگ اروپا) به دست آورد. یک ماه بعد، با پیروزی ۳-۱ مقابل تیم «۹ اکتبر» در فینال، قهرمان کوپا اکوادور شد.

آنها فوریه و مارس ۲۰۲۳ دو عنوان دیگر نیز به دست آوردند و توانستند ایندیپندنته اس‌دی اوکاس (۳-۰) و فلامنگو (۵-۴ در ضربات پنالتی، ۱-۱ در مجموع) را در فینال‌های سوپرکوپا اکوادور و رکوپا سودامریکانا (سوپرجام باشگاه‌های آمریکای جنوبی) شکست دهند. در همین حال، این مربی تیمش را به مقام دوم سری‌آ سگوندا اتاپای ۲۰۲۲ نیز رساند و پس از آن، در سری‌آ پریمرای اتاپای ۲۰۲۳ در صدر جدول قرار گرفت آنهم با آمار شگفت‌انگیز ۲۰ برد و سه تساوی در ۳۰ بازی!

با این حال، ایندیپندینته در سگوندا اتاپای ۲۰۲۳ فرم خوبی نداشت. آنها فقط در ۶ بازی از ۱۵ بازی خود پیروز و هشتم شدند. این تیم سپس فینال ترسرا اتاپای را در ضربات پنالتی باختند که ششمین بازی متوالی بدون برد آنها را رقم زد. پس از آن بود که آنسلمی باشگاه را ترک کرد. او سپس به مکزیک و کروز آزول رفت و هنوز در این تیم به کارش ادامه می‌دهد.

رویکردهای تاکتیکی پیش از اینکه به خط حمله پرفروغ کروز آزول بپردازیم، مهم است که بر میزان پیشرفت دفاعی آنها تاکید کنیم. قبل از آمدن آنسلمی، این تیم ۱.۷۱ گل در هر بازی لیگ دریافت می‌کرد که این رقم زیر نظر آنسلمی ۸۳.۶٪  درصد کاهش داشته. او تنها یک بار در هفت بازی از  آرایش (۳-۳-۴) استفاده کرده و در دیگر بازی‌ها با پنج سیستم مختلف در پنج مسابقه ظاهر شده است. (۱-۴-۱-۴، ۳-۴-۳، ۲-۵-۳، ۲-۳-۵ و ۲-۱-۴-۳)

در پنجره نقل و انتقالات ژانویه، آنسلمی بر خرید ۶ بازیکن تأکید داشت - کوین میر و لوئیس خیمنز در پست دروازه، کامیلو کاندیدو و گونزالو پیووی در دفاع چپ، لورنزو فاراولی در میانه زمین و گابریل فرناندز به عنوان مهاجم. این بازیکنان به ترتیب از اتلتیکو ناسیونال، نکاکسا، کلاب ناسیونال، راسینگ کلاب، دل‌وایه و پوماس به این تیم پیوستند. به غیر از دو دروازه‌بان، چهار بازیکن دیگر ۲۸ تا ۳۰ سال دارند و همین موضوع نشان می‌دهد آنسلمی به فاکتور تجربه برای کسب موفقیت آگاه است.

باوجود تغییرات متعدد در ترکیب، کروز آزول با توجه به شکل دفاعی و پرسینگ خود، از اصول مشابهی استفاده می‌کند که با نگاهی به مسابقات این فصل نمایان می‌شود. مثلاً زمانی که حریف در خط دفاع خود تصمیم به بازی‌سازی می‌گیرد، یکی از مهاجمان آماده می‌شود تا بازیکن صاحب توپ را پرس کند و سپس توپ به یک هافبک داده می‌شود تا حمله را سازماندهی کند. کروز آزول از یک خط دفاعی بالا استفاده می‌کند، دو بازیکن مسئولیت پرس را برعهده دارند و دو بازیکن عقب می‌نشینند تا در صورت ضدحمله، برتری عددی تشکیل دهند. یکی از مهاجمان نیز در جای خود باقی می‌ماند.

زمانی که حریف در حمله نیز توپ را در اختیار دارد، تیم آنسلمی خط دفاعی ۵ نفره تشکیل می‌دهد، در حالی که دو هافبک نیز عقب می‌کشند. آن‌ها جناح مقابل را باز می‌گذارند و با سوئیچ پرسرعتی، برتری در عمق خود را افزایش می‌دهند. با توجه به خط دفاعی سه نفره مورد استفاده تیم آنسلمی، بسته به اینکه دفاع تا چه اندازه می‌تواند توپ را پیش ببرد، این تیم می‌تواند با پخش کردن مدافعان میانی خود و بالا بردن مدافعان کناری، برتری عددی مورد نیاز را در خط میانی یا حمله ایجاد کند.

مفهوم بازیکنان دونده‌ی میانه میدان نیز به کروز آزول کمک کرده که بیشتر اوقات فضایی برای پاس‌هایی پیدا کند که در ابتدا غیرممکن به نظر می‌رسند. در کارهای بدون توپ نیز آنها یکی از قوی‌ترین تیم‌های جهان‌اند. بنابراین، حملات کروز آزول بر اساس گسترش بازی، شروع با دفاع، دستیابی به برتری عددی در بخش‌های کلیدی و سپس لمس توپ‌های پایانی به‌طور دقیق است.

گفت‌وگوی خواندنی مجله‌ای آرژانتینی با آنسلمی:

«من هرگز رویای فوتبالیست شدن نداشتم. با وجود اینکه در فرو چند بازی انجام دادم اما فکر می‌کنم شرایط فوتبال بازی کردن را نداشتم. چند سال آنجا بازی کردم اما برای من، هدایت تیم چیزی است که از کودکی دوست داشتم. در دبستان و دبیرستان یک رهبر بودم. یادم می‌آید که در جام جهانی ۲۰۰۲ یا حتی قبل از آن و در ۱۵ سالگی به کسی گفتم که قرار است مربی فوتبال شوم. و او گفت که این غیرممکن است زیرا فوتبال بازی نکرده بودم و پاسخ دادم: "خواهید دید که مربی فوتبال خواهم شد." بنابراین، از کودکی رویایم کاملاً واضح بود.
مارسلو (بیلسا) همیشه مربی‌ای بود که از او دفاع می‌کردم چون ما بیلسیستاها چنین هستیم و از او دفاع می‌کنیم. مهم نیست چه چیزی، اما باید از آن دفاع کرد، مثل یک دین است. یک نوجوان بودم که تیم ملی آرژانتین از جام جهانی حذف شد و به این خاطر در مدرسه با سایرین دعوا می‌کردم اما چرا؟ خب، چون هوادار نیوولز هستم و برای هواداران نیوولز، مارسلو همه‌چیز است. بعدها با تیم‌های بیلسا و نیولز فهمیدم فوتبال چیست. چهار ساله بودم و تیم نیولز را از نزدیک می‌شناختم. این اولین چیزی بود که از ذهن یاد گرفته بودم و در مجله‌ای درباره او خواندم و به عکس‌ها نگاه می‌کردم تا ببینم چه کسی در تیم درخشیده است.

حتی موتور سیکلتم را فروختم تا بتوانم به دیدن بیلسا در اسپانیا بروم اما آن موتورسیکلت مشکلات زیادی برایم به وجود آورد. مادرم مخالف خریدن موتور بود اما هنگام تردد با اتوبوس و خواندن در آن، سرگیجه می‌گرفتم. با اینکه از موتور می‌ترسیدم اما خریدم. سپس برای سفر به اسپانیا آن را فروختم، بلیط‌ها را قسطی گرفتم و رفتم. این فرصت را داشتم که به لزاما بروم تا یکی از تمرینات بیلسا را ببینم. در آن زمان در اتلتیک او درهای تمرین را به روی همه باز می‌کرد. بنابراین به تمرین رفتیم. تمرین را تماشا کردیم و سپس در حالی که بیلسا در فینال کوپا دل‌ری ۲۰۱۲ بازی می‌کرد، تیم به مادرید رفت و ما هم به مادرید سفر کردیم. و یک روز قبل از آن، من در هتل منتظر او بودم، افراد زیادی آنجا حضور داشتند و او پیراهنی را برای من امضا کرد.

خیلی‌ها می‌گفتند و الان هم می‌گویند که چون هرگز بازیکن نبودم نمی‌توانم مربی خوبی باشم. برای من مربی بودن به این معناست: داشتن یک ایده، یک مدل بازی. یک روش آموزشی که همه‌‌چیز را دربرگیرد. به کاری که انجام می‌دهید ایمان داشته باشید و سپس آن را به تیم‌تان ارائه دهید و از آنها بخواهید تا آن را با تفاوت‌هایی که ممکن است در طول راه رخ دهد، انجام دهند. با برنامه‌ریزی که شخص دارد، به نوبه خود موفق می‌شود. بنابراین همه اینها مستلزم داشتن ایده‌های خوب، داشتن توانایی متقاعد کردن و داشتن انعطاف‌پذیری برای درک این موضوع است و فراموش نکنید که باید زمینه را درک کنید و لحظه را درک کنید، و درک کنید که چه چیزی به هر فوتبالیست ضربه می‌زند و مشکلات را شناسایی کنید. همیشه وقتی یک برنامه بازی می‌چینم، به برنامه‌ای که دوست دارم فکر نمی‌کنم، به کسانی که می‌خواهند آن را بازی کنند می‌اندیشم. وقتی به تیم فکر می‌کنم، در عین حال به فردی فکر می‌کنم که قرار است این کار را انجام دهد. خود را به جای طرف مقابل قرار می‌دهم تا سعی کنیم به بهترین نتیجه ممکن برسیم و در خدمت تیم باشد.

باید به این فکر کنم که بازیکنم چه احساسی خواهد داشت زیرا شما از او چیزی متفاوت می‌خواهید. همچنین باید به این فکر کنم که چگونه او را متقاعد و از او محافظت خواهم کرد. همه اینها، جدا از این که ایده می‌تواند بد باشد، باعث می‌شود که یک فوتبالیست متقاعد شود.  این واقعیت که اندکی فوتبال بازی کرده بودم باعث می‌شد بیشتر ارتباط برقرار کنم زیرا با حضور در زمین بازیکن بودن را احساس کرده بودم. سوالات زیادی از خودم می‌پرسم که اگر فوتبالیست بودم از خودم نمی‌پرسیدم. اما ضرری ندارد، با سوالات به نتیجه می‌رسیم.»

تعریف‌‌ات از موفقیت؟

«برای جامعه هواداران یا برای جهان، برنده شدن، موفقیت است. باید پیروز شوید تا بفهمید زیبایی برنده شدن دقیقاً همان چیزی است که تجربه می‌کردید و در آن زمان از آن لذت نمی‌بردید تا برنده شوید. وقتی برنده نشدم خوشحال‌تر بودم اما اکنون فکر می‌کنم همه چیز خیلی سریع اتفاق می‌افتد و به همین دلیل بردن را ترجیح دادم. هرگز برای برنده شدن تسلیم نمی‌شوم. هرگز، هر هزینه‌ای که داشته باشد.»

از دست ندهید ????????????????????????

ژوزه مورایس: باافتخار مسلمان شدم و عضوی از یک خانواده ایرانی‌ام آرنه اسلوت سرمربی جدید لیورپول لغو قانون رشد چگونه فوتبال ایتالیا را نابود می‌کند؟ بازیکن فرانسوی به دلیل عوارض واکسن کرونا از فایزر شکایت کرد!

دیگر خبرها

  • همیلتون: تمام عمرم منتظر قهرمانی آرسنال بودم
  • پیغام هافبک پرسپولیس با شادی گل دردناک
  • مارتین آنسلمی در مسیر موفقیت؛ بیلسای بعدی آرژانتین کیست؟
  • در اوج تجربه بودم/کاش زودتر می‌گفتند!
  • درخشش سینای پرسپولیس دود شد و به هوا رفت!
  • اوزونیدیس: به بازیکنانم گفته بودم صبر داشته باشند
  • گل سوم پرسپولیس به آلومینیوم + فیلم
  • اسدبیگی:سوپرگل مسابقه بعد از سوپرگل تمرین!
  • (ویدیو) گل سوم پرسپولیس به آلومینیوم توسط سینا اسدبیگی
  • گل تماشایی سینا اسدبیگی به آلومینیوم (آلومینیوم اراک 2-3 پرسپولیس)